Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-05@05:02:40 GMT

لامینور؛ گیتاری که سنتور نمی‌شود!

تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۴۸۹۷۲

لامینور؛ گیتاری که سنتور نمی‌شود!

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- اگر «لامینور» را داریوش مهرجویی ساخته است، هامون، گاو، درخت گلابی، پری، سارا، مهمان مامان و البته اجاره نشین‌های تکرار نشدنی را که ساخته است؟!


  لامینور، نه تنها شباهتی به آنها ندارد که «سنتوری -2» هم از کار در نیامده است اگرچه به اطلاعات غیر اهل موسیقی یک اصطلاح اضافه می‌کند تا بدانیم لامینور یعنی اولین گام و آکوردی که هنرجویان گیتار یاد می‌گیرند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


   اگر در «سنتوری» عنصر عصیان با بازی بهرام رادان و صدای محسن چاوشی تماشاگر را جذب می‌کند در لامینور، دختر بیش از آن که عاصی باشد سرخورده است و صدای کاوۀ آفاق هم نمی‌تواند جای محسن چاوشی را بگیرد. اشارات دختر به مرتضی پاشایی هم شاید انتقاد خود کارگردان از همکاری نکردن چاوشی باشد در سنتوری 2 یا «سنتوری، مرد پاییزی» که کارگردان را به این مسیر انداخت تا به چاوشی ثابت کند بدون او هم کار در می‌آید!


  حین تماشا به جای آن که جذب شخصیت پردازی یا فضا‌سازی فیلم شوم مدام از خود می‌پرسیدم (و به تعبیر مصطفی ملکیان، زبانِ کوچک در کار بود) از ابتدا همین بوده یا زخم سانسور آن را از ریتم و ریخت انداخته و آیا بهتر نبود ساخته نمی شد اما چرا باید از فیلم‌ساز توقع داشت فیلم نساز باشد؟ مگر کسی به من می‌گوید چرا می نویسی؟ ننویس!


  در این که توقع تماشاگر برآورده نمی‌شود و در حد اجاره نشین‌ها هم نه مثل هامون و درخت گلابی انتظار دارد شکی نیست اما چه کسی می‌تواند تضمین کند فیلمی قوی‌تر می‌توانست تماشاگر مشتاق فیلم کمدی در روز‌گار بلیت 45 هزار تومانی یا با رقابت انبوه فیلم در شبکۀ نمایش خانگی با یک شب هزینۀ تماشای دست جمعی در سینماهای از رونق افتاده را راضی کند؟


  مگر ما همان آدم‌های بیست سی سال قبل هستیم که توقع داریم مهر‌جویی در آغاز قرن جدید همان کارگردان خلاق نیمۀ دهۀ 60 باشد و بالطبع «لواسانیِ» لامینور با بازی سیامک انصاری هم «عباس آقا سوپر گوشت» اجاره‌نشین‌ها با بازی عزت‌الله انتظامی درنمی آید و پیداست که خود آقای نصیریان هم دنبال آن نیست و انگار نمی‌توانسته به کارگردان «آقای هالو» نه بگوید و نیاید و انگار خودش را به فیلم آورده است. خود خودش را و کسی را بازی نمی‌کند.


  از خاطرۀ لیلا و پری و سارا هم خبری نیست چون نادی یادآور هیچ یک از آنها نیست. چون بچه‌های امروز مثل دهه های قبل نیستند و شاید کارگردان می‌خواهد همین را بگوید که هیچ یک از ما آدم‌های دورۀ فیلم های باشکوه او نیستیم.


  با این همه و اگرچه موسیقی بر فیلم غالب است اما چشم را جاهایی به ضیافت می‌برد.  


   اصلا مگر می‌شود فیلمی از مهرجویی را تماشا کنی و از غذا خبری نباشد؟ اما هر قدر در «مهمان مامان» طبیعی و ایرانی است اینجا نیست. در «مهمان مامان» لطف سفره به این است که مادرانه گسترده می‌شود و ایجا سفره را خانم متخصص تشریفات می گستراند و پول این ضیافت را دختر از کجا آورده البته خدا داند!


  باز خوب است با نصیریان یاد بازی‌های درخشان دیگر تازه می‌شود، سیامک انصاری را که می‌بینی انگار داری اجرای "جوکر" یا تبلیغات تلویزیونی او تماشا می کنی و شخصیت تاجر سنتی فرش‌فروش به خرج آدم نمی‌رود و یک آن خیال می‌کنی در حال تبلیغ فرش است!


   مشخص نیست این ضعف را باید گردن کارگردان انداخت یا فیلم‌نامه‌نویس و آیا حق با احمد طالبی‌نژاد است که همسر مهرجویی را مقصردانست و البته بعد موضع خود را تلطیف کرد؟ یا مهرجویی در اعتراض به سانسور به عمد اثری آشفته ساخته تا آینۀ جامعۀ آشفته با رؤیاهای فروخورده باشد کما این که برخی از «نارنجی‌پوش» هم در یک دورۀ منحط سیاسی چنین برداشت کردند.


   به آنها که می‌گویند مهرجویی به پایان راه رسیده اما می‌توان یادآور شد «هامون» را بعد از «شیرک» ساخت و «مهمان مامان» را هم پس از «بمانی» و اتفاقا باید منتظر اثر بعدی بود و اصلا مگر جای کسی را تنگ کرده است؟


  تازه به فرض که آثار متأخر او به اندازۀ فیلم‌های خاطره‌انگیز گذشته نباشد تازه به قول منتقدی می‌شود مثل «اورسن ولز» که نه با بعدی‌ها که با همان «همشهری کین» قضاوت می‌شد.


   پایان رؤیاوار فیلم البته به ما تلنگر می‌زند که آهای! اشتباه نیامده‌ای و در حال تماشای فیلم مهرجویی هستی!

   این نکات را احتمالا جاهای دیگر با شدت و غلظت کمتر یا بیشتر خوانده یا شنیده‌اید و می‌پرسید سخن تازه که خاص خودت باشد چه داری؟!


   صحنه‌ای که سفره‌ها واژگون می‌شود و از شکوه اولیه چیزی باقی نمی‌ماند برای من یادآور شعر مشهور احمد شاملوست که در فروردین 64 سُرود و تعبیرهای نمادین گونه‌گونی از آن شکل گرفت.


   حتی اگر خود مهرجویی و خانم نویسندۀ فیلم‌نامه در این صحنۀ زیبا و تأثیرگذار به آن شعر نظر نداشته و تصادفی چنین شده باشد باز هم می‌توان صدا و شعر شاعر را روی آن گذاشت:


  مطرب، درآمد
  با چکاوکِ سرزنده‌ای بر دستۀ سازَش
  مهمانانِ سرخوشی
  به پای‌کوبی برخاستند
-----------
  از چشم ینگۀ مغموم
  آنگاه
  یاد سوزان عشقی ممنوع را
  قطره‌ای
  به زیرغلتید
-------------
  عروس را
  بازوی آز با خود بُرد
  سرخوشانِ خسته پراکندند
  مطرب بازگشت
  با ساز و
  آخرین زخمه‌ها در سرش
  شاباشِ کلان در کلاهش
----------------

 تالار آشوب تهی ماند
 با سفرۀ چیل و
 کرسیِ باژگون و
 سکوبِ خاموشِ نوازندگان
 و چکاوکی مرده
 بر فرشِ سردِ آجرش.

  درست است که مطرب نیامده و از پای‌کوبی مهمانان خبری نیست چون اساسا نیامدند و «عروس»‌ی هم در کار نیست اما هم سفرۀ چیل را می‌بینیم هم کرسی‌های باژگون را. هم سکوی خاموش نوازندگان را و مهم تر از همه «چکاوک مرده بر فرش سرد آجر» را که خود نادی است. نخواسته فیلم تلخ باشد وگرنه می‌توانست برپایۀ این شعر با مرگ او یا حتی پدربزرگ تمام شود. چکاوک مرده بر فرش سر آجر را اما می‌توان در قالب همان پیکر خستۀ روی تخت افتاده هم دید.


  اگر بخواهیم فیلم را فراتر از داستان ظاهری تأویل کنیم نادی آرزوهای فروخوردۀ دختران جوان این سرزمین است در مقابله با سنت منتها مشکل این است که اتفاقا او در این شهر دراندشت هم دوچرخه سوار می‌شود، هم می‌نوازد، هم دغدغۀ نان ندارد و شهریۀ دانشگاه را هم بابا می‌پردازد و البته دانشگاه دولتی را!


  هم پدربزرگی دارد که به اندازۀ یک دنیا مهربان است و ازاین رو بیننده بیشتر با مادرش با بازی سرد بهناز جعفری هم‌داستانی می‌کند که حالا تو هم کمی مدارا کن به خاطر قلب بیمار آقای انصاری. ببخشید لواسانی!

تماشاخانه ببینید| پرش‌های باورنکردنی سیاه گوش؛ حتی شکار متوجه حضورش نمی‌شود از زاویه نگاه خلبان ببینید: ویدئویی کمیاب از شلیک "جنگنده سوخو ۳۵" به هدفی پشت سرش! فیلم های دیگر

منبع: عصر ایران

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۴۸۹۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تعیین تکلیف هزار حلقه چاه در بزرگ‌ترین دشت برنج کشور

به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مازندران، معاون حفاظت و بهره‌برداری شرکت آب منطقه‌ای مازندران گفت: اقدامات نظارتی در زمینه برداشت آب از چاه‌های کشاورزی مازندران به ویژه دشت هراز به طور مستمر انجام می‌شود و در همین راستا بیش از یک‌هزار پرونده مرتبط با چاه‌های کشاورزی حوضه آبریز هراز طی کمتر از ۲ هفته تعیین تکلیف و آماده صدور پروانه بهره‌برداری شد.

سید محمد موسوی با بیان این‌که برداشت آب از سفره‌های زیرزمینی در مازندران به مرز هشدار رسیده است، افزود: بخش قابل توجهی از آب مورد نیاز مصارف کشاورزی در مازندران از سفره‌های زیرزمینی تأمین می‌شود که ضرورت نظارت بر چاه‌های استان را بیشتر می‌کند و این نظارت در دشت هراز که بزرگ‌ترین دشت کشت برنج کشور است با توجه به تعداد چاه‌ها با جدیت و دقت انجام می‌شود.

وی افزود: حدود نیمی از برنج تولیدی مازندران در دشت ۱۰۰ هزار هکتاری هراز کشت می‌شود و بخش قابل توجهی از آب مورد نیاز کشاورزان این دشت نیز در حال حاضر باید از چاه‌ها برداشت شود.

معاون حفاظت و بهره‌برداری شرکت آب منطقه‌ای مازندران با بیان این‌که ۴۴ هزار و ۷۷۶ حلقه چاه مجاز در دشت هراز وجود دارد، گفت: از این تعداد ۴۳ هزار و ۴۲۶ چاه مربوط به تأمین آب بخش کشاورزی است. حدود ۳۳ هزار حلقه چاه نیز در این دشت فاقد پروانه هستند.

به گفته موسوی نیاز آب کشاورزی دشت ۱۰۰ هزار هکتاری هراز که محدوده حدفاصل بابلرود تا آلش‌رود را در بر می‌گیرد سالانه یک میلیارد و ۲۶ میلیون متر مکعب است که ۳۵۶ میلیون متر مکعب از این میزان نیاز آبی کشتزار‌های دشت هراز از چاه‌ها و مابقی از منابع آب‌های سطحی تأمین می‌شود.

معاون حفاظت و بهره‌برداری شرکت آب منطقه‌ای مازندران با بیان این‌که نظارت بر برداشت آب از چاه‌ها به طور مستمر انجام می‌شود، گفت: به منظور جلوگیری از برداشت بی‌ضابطه از چاه‌ها، رسیدگی به پرونده‌های مربوط به تعیین تکلیف چاه‌های آمل و محمودآباد و بابل با قید فوریت در دستور کار شرکت آب منطقه‌ای مازندران قرار گرفت که در روز‌های پایانی سال گذشته طی کمتر از ۲ هفته افزون بر یک‌هزار پرونده مربوط به متقاضیان برق‌دار کردن چاه‌های کشاورزی این حوضه آبریز تعیین تکلیف و آماده صدور پروانه بهره برداری شد.

وی با بیان این‌که حدود یک هزار چاه کشاورزی در مازندران برای ضابطه‌مند شدن میزان برداشت آب به کنتور حجمی نیز تجهیز شده‌اند، اظهار کرد: ۱۷۰ دستگاه از این یک‌هزار کنتور حجمی روی چاه‌های دشت هراز نصب شده است.

موسوی به ابلاغ شیوه‌نامه توامان مصرف آب و برق به همه شرکت‌های آب منطقه‌ای و توزیع برق استان‌ها از سوی وزارت نیرو در نیمه دوم سال ۱۴۰۲ اشاره کرد و افزود: طبق این دستورالعمل مشترکانی که مصرف آب مازاد داشته باشند اگر اضافه برداشت‌شان محرز شود، برق‌شان در طول سال محدود و مشترکانی که فاقد پروانه هستند و از برق استفاده می‌کنند مشمول محدودسازی یا تغییر تعرفه برق می‌شوند.

دیگر خبرها